کافه لقانطه اولین و قدیمیترین کافه در طهران هستش. این کافه در سال 1285 تاسیس میشه، و خیلی از اولینهای ایران رو در خودش جا داده و پاتوق خیلی از بزرگان اون زمان بود.
این کافه در زمان سلطنت قاجار، مظفرالدین شاه تاسیس شد. اون زمان، شاه ایران، افرادی رو به فرنگ میفرستاد تا تحصیل کنن و بعد برگردن و به مملکت خودشون خدمت کنن. افرادی که در پاریس درس میخوندن، توی کافهای به نام لقانطه دور هم جمع میشدن، و همین شد که وقتی برگشتن، هوس کردن به یاد زمان دانشجویی خودشون، توی ایران هم کافه لقانطه تاسیس کنن. توی فرانسه، شاهد انقلاب فرانسه بودن، و وقتی به ایران برگشتن، به جنبش مشروطه پیوستن و توی همین کافه، درباره این جنبش با هم همفکری میکردن.
این کافه در سال 1285 توسط فردی به نام غلامحسین مولایی که گویا اصالت تبریزی داشتن، در خیابون باب همایون، شعبه دومش درسال 1300 در عمارت نظامیه (با خرید بخشی از عمارت ميرزا آقاخان نوري، دومين صدراعظم ناصرالدين شاه) یا همون باغ موزه قصر امروز، شعبه سومش در پشت همین شعبه و روبهروی میدان بهارستان، و شعبه چهارمش در خیابان لالهزار (که گویا خانمی استانبولی اون رو اداره میکرده) در کنار سینما متروپل افتتاح میشه. در حقیقت این کافه، اولین کافه زنجیرهای ایران هم هست.
از طرفی نشان تجاری این کافه، زمانی که ما قانون ثبت علائم تجاری و اختراعات مصوب 1310 و آئیننامه اجرایی مربوط رو تصویب میکنیم هم ثبت میشه، و اولین نشان تجاری ثبت شده ایران میشه.
کلمه لقانطه، از یک عبارت فرانسوی گرفته شده که احتمالاً L’orante نوشته میشه و در ایران Loghanteh نوشته و تلفظ میشه. این کلمه ريشه برگرفته از يک واژه يوناني و به معناي “رستوران” هست. البته در مصاحبه با آقای دکتر حمید شاهینپور، مالک فعلی این کافه، ایشون میگن که لقانطه، به معنای دوباره برگرد هست.
این کافه از وارثانش، توسط ایشون خریده شد. از طرفی ایشون صاحب یک کلکسیون عتیقه اتوموبیل هم هست. اتومبیل رجال سیاسی اون زمان مثل مصدق، طباطبایی (نماینده مجلس) و …
این کافه، پاتوق رجال سیاسی، اعیان و فرنگرفتههای اون زمان بود. از طرفی پاتوق کمالالملک در سالهای آخر عمرش هم بوده و همچنین آقای آوانس اوگانیانس هم به اینجا رفت و آمد داشتن که اولین کارگردان ایران هستن و فیلم صامت آبی و رابی رو ساختن. اون زمان جنگ جهانی دوم هم در حال وقوع بوده، و رادیو جنگ، توی این کافه پخش میشد. به همین دلیل، میزهای این کافه، به نام افراد مختلف که به این کافه میومدن نامگذاری شده و مجسمههای مومی این افراد هم در گوشه و کنارش دیده میشه.
در ابتدای این خیابان [باب همایون] کافهای بود بنام “لقانطه” که آنرا مردی بنام غلامحسین خان لقانطه دایر کرده صورتی آبرومند به آن داده و مشابه آن یکی هم در میدان بهارستان برپا ساخته بود. در جلو این لقانطه حوض کاشی زیبایی وسط پیادهرو ساخته بود که از نهر خیابان لولهکشی شده، فوارهای در وسط آن فوران مینمود، علاوه بر جریان قسمتی از آب نهر که از آن عبور میکرد و دور آن را گل و گلدان و قلیانهای بلور بادگیر نقره چیده حاشیه کنار نهر خیابان را چمنکاری و گلکاری نموده صفا و جلا و زیبایی جداگانه بآن داده بود. تابستانها با چیدن میز و صندلی در پیادهرو و در زمستان ها از مشتریان در داخل پذیرایی مینمود. بنا بر رسم زمان چای و قلیان در درجه اول متاع این کافه یا لقانطه یا قهوهخانه بود و قهوه دومین آن که هنوز در اینجا خلاف سایر قهوهخانههای دیگر که در آنها فروش قهوه به کلی از میان رفته بود به طالبان فروخته میشد و در تابستانها انواع شربتآلات مانند شربت بهلیمو، سکنجبین، شربت آلبالو، شربت ریواس و همچنین بستنی و فالوده که عرضه میگردید. اگر چه این کافه مانند تمام قهوهخانهها از پیش از آفتاب دایر و بعد از دکاکین تمام کسبه تعطیل میگردید اما جوش و جلای آن از دو سه ساعت به غروب مانده تا یکی دو ساعت از شب گذشته بود که اعیان و رجال با اسب و کالسکه، درشکه و اتومبیلهای سواری خود، که این مرکب کم کم و تک و توک زیر پای بزرگان پیدا شده بود، در آنجا تفریح و وقتگذرانی میکردند و کافهای بود تقریبا گرانقیمت که دو برابر قهوهخانههای دیگر پول میگرفت و به اعیان و اشراف و اداریهای والامقام و فرنگدیدهها و روزنامهنگاران و نویسندگان اختصاص یافته بود.
جعفر شهری – کتاب طهران قدیم
کنار اینها، صاحب این کافه، اشیای گرانبهای دیگری هم به لوازم کافه اضافه کرده. از جمله؛ پیانوی هویدا، آینه طلاکاری شده قدیمی، تابلوی نقاشی از صنیعالملک (عموی کمالالملک)، گرامافون سنگی، کمدی با قدمت بالای صد سال و اشیایی که هر کدوم این کافه رو تبدیل به یک موزه کردن.
منوی لقانطه هم سعی شده که دقیقاً همون منوی قدیمی باشه. شیرینی و کیکهای سرو شده در کافه از قنادی «هانس» و «اوریانت» تهیه میشن. علاوه بر نوشیدنیهای گرم و سرد، چند مدل صبحانه به اسم های انیسالدوله، نرگس خاتون، قمرالملوک، تاجالملوک و فخرالدوله سرو میشه. در بخش غذا، هر روز یک یا دو مدل غذای سبک ارائه میشه. منوی آخر هفتهها متفاوته و در روزهای پنجشنبه و جمعه غذای گیلانی به منوشون اضافه میشه. برای دسر، چاییهای طعمدار، میوه، کاهو سکنجبین میتونه انتخابهای خوبی باشه. یخ در بهشت لقانطه به سبک سنتی تهیه میشه و در روزهای تابستان، خوردن داره. داستان قهوه قجر رو هم حتما شنیدین. میتونین اینجا، قهوه قجر رو هم امتحان کنین. یا به سبک قدیم، یک تکه کوچیک گاتا، کنار بستنی سنتی سرو میکنن. پیروک داغ براتون میارن. کنار چای، نقل و شیرینی زنجبیلی میذارن. غذاهایی مثل کتلت گوشت روسی، دسر فرانسوی و غذاهای جذاب و متفاوت دیگه هم وجود داره.
در اون زمان، یعنی در دوران انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوی، چند کافه دیگه هم در تهران ساخته شد اما تنها این کافه و رستوران لقانطه بود که در تمام سال بستنی فرنگی داشت. این رستوران در حقیقت نخستین جایی بود که برای خودش ظروف بلور و چینیآلات با آرم و نام رستوران به سبک فرنگی سفارش داد و در این ظروف غذاها رو سرو میکرد. در این رستوران، علاوه بر خود میرزا غلامحسین خان که مدتی را در استانبول در یکی از لقانطه های مشهور کار کرده بود، گروهی از آشپزان ارمنی و ایرانی و گروهی از قهوه چیان حرفهای ترک هم همکاری میکردن.
توی ویدیو زیر، میتونین کمی بیشتر درباره این کافه و محوطه اطرافش بدونین.