تقریباً میشه گفت بعد از اینکه مردم، شهرنشین شدن و به جز کشاورزی، به کارهای بازرگانی هم مشغول شدن، بازارها شکل گرفتن. شکلگیری بازار توی هر شهر، روند طبیعی خودش رو داشته و با توجه به نیاز مردم این روند طی میشده. برای همین، بازتاب فرهنگ و باورهای مردم رو به راحتی میشه توشون دید. بازارها در ایران، فقط بازار نبودن، بلکه کارکردهای مختلفی داشتن که توی این مطلب 5 نقش اصلی بازار در ایران رو معرفی میکنیم.
نقش سیاسی بازار
فعالیتهای اقتصادی هر شهر، یکی از مهمترین ارکان اون شهره. بازار، به خاطر تجمع این نوع از فعالیت، مرکز این رکن هست. و چون مردم درگیر این فعالیتها هستن، بازار تبدیل به یک نهاد برای جنبشهای سیاسی میشه. مثلاً در جنبش مشروطه، 15 خرداد 1342 و انقلاب اسلامی، بازاریون حضور فعال داشتن و تعطیلی بازار نشونه اعلام اعتراض بود.
از نکات جالب دیگه بازار که بعد سیاسی رو تقویت میکنه، حضور دارالحکومهها در خود بازاره. مثل بازار کرمان که دارالحکومه در خود بازار و سرای گنجعلیخان قرار داره. حتی خیلی از ادارات دولتی و آموزشی، مثل ضرابخانه (محل ضرب سکه) غورخانه (محل ساخت اسلحه) و کتابخونه و موزه، در خود بازار یا اطرافش ساخته میشده، مثل بازار تهران، اصفهان و شیراز. وجود این اماکن در بازار و اطرافش، بازار رو وارد سیاست روز میکرد.
نقش اجتماعی بازار
بازارها اصولاً در ساهراه اصلی شهر ساخته میشدن، برای همین در جریان روزمره مردم حضور پررنگی داشتن. اگر کسی وارد شهر میشد یا اتفاقی میافتاد، مردم به سرعت باخبر میشدن. اخبار هم که به صورت شفاهی انجام میشد. برای همین حتی مشاغلی مثل جارچی (منادی) وجود داشت و اگر حکومت میخواست خبری رو به مرده بده، از بازار شروع میکرد، حتی خود مردم هم گاهی با جارچیها پول میدادن تا خبری که میخوان رو پخش کنن.
وقتی هم که جشنهای ملی و مراسمهای مذهبی در حال برگزاری بود، بازارها رو چراغونی میکردن و برای این رویدادها آماده میشدن. خیلی از تعزیهها و مراسمهای مذهبی بزرگ، در فضاهای موجود در خود بازار برگزار میشد.
مادام کارلاسرنا، یکی از اروپائیانی که در دوران قاجار به ایران سفر کرده، درباره بازار میگه:
بازار مرکز پر جنب و جوشی است که مردم در آنجا از اولین ساعات طلوع تا دم غروب به طور مداوم در حال حرکت و فعالیت هستند. بازار محل ملاقات و قرارهای عمومی است. آنجا مردم همچنان که درباره مسایل و منافع شخصی و تجاری خود بحث و گفتوگو میکنند، درباره مسایل عمومی و امور دولتی نیز به شور و تبادل نظر میپردازند. به طور خلاصه باید گفت که بازار، جای بورس و مجلس را یکجا گرفته است … اخبار، شایعات، تهمت زدنها، نشر اکاذیب، جنجالها، بدگوییها و افشاگریها همه از بازار سرچشمه میگیرد.
حتی مجازاتهای مجرمین هم، در محلی در بازار توسط حکومت انجام میشد.
نقش مذهبی بازار
مسجد یکی از مهمترین عناصر مذهبی در شکلگیری شهرهاست. خیلی از کاروانسراها در نزدیکی مساجد ساخته میشدن که نشونه نزدیکی تجار با علمای مذهبی بود. مسجدهای جامع هر شهر، یا در قلب بازار هستن یا در کنارشون. مراسمهای مذهبی، مثل نماز جماعت، و توجه به خمس و زکات و توزیع ثروت در جامعه، از نشونههای دیگه نقش مذهبی بازاره.
بنای مسجد جامع به عنوان مرکز روحانی شهر و منطقه زیر نفوذ آن در محل مناسبی در کنار شاهراه اصلی شهرها و یا در محل برخورد شاهراههای اصلی (بازار) در محوطه بزرگ مستطیلشکل بنا میشد.
احمد اشرف
در بعضی از بازارها مراکز فرهنگی مهمی مثل امامزاده یا حرمهای مطهر هم وجود دارن. در حقیقت این اماکن مذهبی، مرکز ثقل شهرها بودن و همجواری با بازار، تقریباً ساختار اصلی شهر رو شکل میداد.
نقش اقتصادی بازار
به نظر برخی از آدمها مثل دکتر حسین شکوئی، عامل اقتصادی، تعیین کننده اکولوژی اجتماعی شهرهاست. اکولوژی یا بومشناسی، یعنی بررسی رابطه یه موجود زنده با محیط اطرافش. اینکه تفکرات و عقاید مردم، چطور نمود بیرونی پیدا میکنه رو به خوبی میشه در بازار دید. بازار، نشونه ارزشها و باورهای مردم یک اجتماعه.
یکی از جذابیتهای فرهنگ ایرانی، اینه که قدرت در اون صرفاً به اقتصاد و … محدود نمیشه. یعنی یک فرد یا گروه یا … برای قدرتمند بودن، باید علاوه بر اقتصاد، قدرت مذهبی، اجتماعی و سیاسی هم داشته باشه. این اتفاق رو ما در بازارها به خوبی میبینیم، چیزی که در نقاط دیگه دنیا به این شکل وجود نداره.
خرید و فروش در این مکان هم که بدیهیه. به خاطر ساختار اجتمعی درون خود بازار، همه مشاغل گروه گروه هستن و برای خودشون صنف دارن و نمایندگانی هم دارن تا رابط صنف خودشون با دولتمردان باشن.
نقش ارتباطی بازار
مغازهها در جای گذر ساخته میشن. در واقع بازار چیزی نیست جز یک گذر، که در دو طرفش مغازه وجود داره. هرچی این گذر، عبورو مرور بیشتری داشته باشه، اون بازار پررونقتر میشه، مثل دهانه اصلی بازار که در نزدیکترین حالت به گذر اصلی قرار گرفته.
به همین دلیل، خیلی از راههای ارتباطی، چه فیزیکی و چه انسانی، از بازار میگذره. خیابونای اصلی شهر از بازار میگذرن و آدمای پرنفوذ اجتماع در بازار قرار دارن.
درباره خبررسانی و نحوه ارتباط مردم با هم توی نقشهای قبلی هم صحبت کردیم.
منابع عکس و متن:
- کتاب بازارهای ایرانی – حسین سلطانزاده
- کتاب ریختشناسی بازار – دکتر آزیتا رجبی
- Iran Route