یادمه بچه که بودم، به دوغ میگفتم آب-ماست! امروز واسه ما عادی شده که دوغ و کلی نوشیدنیِ دیگه رو توی بطری ببینیم، ولی اون قدیما حدود دهه 20 که این شکلی نبود، واسه مردم عجیب بود و بهش میخندیدن! آخه دوغ و کی میریزه تو شیشه؟! خب بریم سراغ مطلبمون، از چلوکبابی تا بطری دوغ آبعلی ببینیم چه خبره.
تاریخچه بطری دوغ آبعلی
آبعلی، یه شهره تو استان تهران، که تو بخش رودهن از توابع شهرستان دماونده. این شهر، یه چشمه داره، که خود این چشمه باعث شده کارخونه آبعلی تو سال 1317 اونجا قرار بگیره و اسم دوغش هم بشه آبعلی. حسابدار این کارخونه تو دهه 30 میگه:
روزانه بین 70 تا 100 جعبه دوغ در چشمه آبعلی تولید میشد، جعبهها چوبی و 24 عددی، شیشهها لیمونادی و قهوهای رنگ و در تشتکی که با دست زده میشد، یعنی کارگر شیشههای پُر شده رو زیر دستگاه تشکزن میذاشت و با یه ضربه درِ شیشه بسته میشد، کارگر دیگهای هم 4 تا 4 تا، لای انگشتای خودش، توی جعبه چوبی میذاشت. یکی از اقلام هزینه بر مرحله تولید دوغ آبعلی شکستن شیشهها در حین کار بود، نه سیستم تولید مکانیزه امروزی رو داشت و نه کارگراش حرفهای و سابقهدار بودن. اکثراً روزانه مراجعه میکردن و مشغول بهکار میشدن. قیمت هر بطری در عمدهفروشی 3 ریال بوده و در چلوکبابیها تا 5 ریال با مشتری حساب میشده.
حسابدار آبعلی تو دهه 30
تشتک این بطری شیشهای هم داستانی بوده واسه خودش! قدیما روش نوشته بودن: قبل از مصرف شیشه را تکان دهید! این باز کردنِ تشتک، واسه خودش مهارتی میخواسته تا سوژه خنده بقیه نشی و وقتی بازش میکنی، نپاشه رو سر و صورتت (چون گازداره) تیراژ تولید دوغ که تو دهه 30 روزانه بین 2400 تا 3000 هزار بطری بود امروز فقط تو یه کارخونه بین 600 تا یک میلیون بطری رسیده. خدا رو شکر هم امروزه، رو بطریا تاریخ انقضا میزنن، اون موقعا اگه فاسد میشد، شیشه رو یه تکون که میدادی، میترکید!
یکی از نکات جالب دوغ هم اینه که همیشه کنار چلوکباب میبینیش نه پیتزا! یعنی حتی وقتی یه نگاهی به تبلیغات قدیمی هم میندازی، میبینی نوشتن: چلوکباب مطبوع است، بشرط اینکه با دوغ آبعلی نوش جان شود. اون قدیما دوغ قیمتی نداشته، بیشتر چلوکبابیهای تهران، حتی چلوکبابی نایب، تو سبزه میدان تهران، روی میز مشتریها یک تنگ بلور دوغ میذاشتن که قیمت نداشت، اما سر و کله بطری شیشههای دوغ آبعلی که تو چلوکبابیها پیدا شد، دوغ قیمت پیدا کرد و کالایی قیمتی شد. دوغ آبعلی که شیشهای شد، شیشهها قیمت پیدا کرد و مشتری اگر میخواست اون رو با خودش ببره، باید برای ظرف گرویی میذاشت، همون روشی که بعدها برای پپسی و کوکا و کانادادرای هم مرسوم شد. پس یعنی گرویی گذاشتن رو هم انگار بطری دوغ آبعلی مُد کرد!
بعدشم نمیدونم دقت کردین یا نه، اگر میخواین محصولتون رو بتونین گرونتر بفروشین، باید بطری بستهبندیش رو طراحی کنین. همین دوغ، تا قبل از اینکه بره تو بطری، ارزونتر بوده. اگه خواستین، یه سری به راسته طرح فروشانِ ما بزنین، تا واسه محصولتون یه بطری مشتی طراحی کنیم.
حاج حسین کلاتهای که سالهای دور در کارخانه دوغ البرز کار میکرده میگه:
ما با دوغ آبعلی رقابت داشتیم. آقای هوانسیان، مدیر ما تلاش میکرد با برتری کیفیت، بازار را از دست رقیب در بیاره، ایشون با بعضی از حشمداران لار دوستی برقرار کرده بود و از اونها میخواست که کمک کنن تا طعم و مزه دوغ رو تغییر بدن، البته کمک میگرفت ولی شهرت دوغ آبعلی که تقریباً در تمام کافهها و رستورانها، سر میز مشتری در کنار انواع کبابها دیده میشد، بیشتر از اونی بود که به این آسونی بشه مشتریها رو قاپید. ولی به ابتکار خودش روی باندرول شیشهها این نوشته رو اضافه کرد: دوغ البرز به سلامت شما کمک میکند! که البته تا حدودی موفقیت داشت، ولی وسوسه سودآوری از دوغ به اصطلاح دست رو زیاد کرد. کار به جایی رسید که رستورانها خودشون دوغ میزدن و به عنوان دوغ محلی به مشتری عرضه میکردن. یادم میاد، تو چلوکبابی کمال، دوغی مَشکی آورده بودند و جلوی مشتری از مَشک توی لیوان دوغ میریختن.
دستفروشیای حوالی لالهزار و توپخونه، که از اماکن پرتردد بود، از این دوغها عرضه میکردن. منطق کاسبکارها این بود که مشتری گذریه و دردسری ایجاد نمیکنه، امّا تو صفحه حوادث روزنامههای کیهان و اطلاعات خبرایی از این دردسرها هم درست شد. ماستبندیهایی هم که دوغ هم عرضه میکردن، کمتر دنبال این نوع سودجویی بودن، ماستبندها میگفتن تقلب در دوغ مشتری رو پَر میده، یعنی دوباره برای خرید به این مغازه نمیاد. تو خبرای صفحه حوادث، خبری چاپ شده بود که یک دوغ فروش دورهگرد درباره خواص دوغ، دادِ سخن میداد، مثلاً میگفت در دورانی که حکیم طبابت میکرد، برای چاق شدن و قدرت مردانگی دوغ تجویز میکردن. شهرت این تقلبا باعث شد که رستورانا از فروش دوغِ باز، به اصطلاح خودساخته، منع بشن.
تو یکی از سفرنامههای ناصرالدینشاه (یا منصوب به ناصرالدینشاه) اومده که شاه در شکار جاجرود، خسته از کباب بره و خورشت تیهو و قزلآلای سرخ شده در کره لار، هوس میکنه از غذای چوپانی که نون و دوغ میخورده تجربه کنه. از اون خوشش میاد، تُنگ بلورنقش میسازن و به زودی دوغ، از ملزومات سفره شاهانه میشه و رجال بادامجان چین اطراف او به تأسی از هوس شاهانه، دوغخور میشن! در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه (به کوشش ایرج افشار) اومده که روزی از برای تفریح شاه امر کرده تمام زنان حرم دوغ بخورند و … !
درباره طراحی بطری دوغ آبعلی
در مورد طراحی بطری دوغ آبعلی، چیزِ خیلی زیادی نمیشه گفت. واسه اینکه مستندات خاصی ازش ثبت نشده، امّا میشه از رو ظاهرش به یه نتایجی رسید. خودِ بطری خیلی ربطی به محصولش که دوغ باشه نداره، یعنی شما میتونی توش نوشابه یا هرچیز دیگهای هم خواستی بریزی و به کسی بر نخوره. احتمالاً فرمش همچین بگی نگی از بطری کوکاکولا الهام گرفته شده و سادگیش هم به خاطر تکنولوژی تولید اون زمان بوده. بعد از اونم که دیگه مردم همین شکلی شناختنش و احتمالاً کسی جرات نکرده تغییری توش ایجاد کنه. لیبلی هم که روش چاپ شده، ترکیبِ رنگیش و فونت نستعلیقش، آدم رو یاد همون قدیما میندازه. خوب و بد طراحی و کیفیت محصول رو که بذاریم کنار، چیزی که به نظر میاد دلیل اصلی فروش این محصول باشه، حس قدیمی بودن و نوستالژیک بودنشه.
درباره امروزِ بطری دوغ آبعلی
عکسای خیلی قدیمی و تبلیغات قدیمی قبل از انقلاب رو که میبینین، دوغ آبعلی مال یه شرکتی بوده به اسم شرکت آبمعدنی ایران. توی نوشتههای آدما هم میبینی که بعدهها اسم شرکت زمزم میاد وسط. ولی امروزه این برند متعلق به شرکتِ بهنوش شده.
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، كارخونه دوغ آبعلي مصادره میشه و اون موقع به بنياد جانبازان تعلق میگیره .تو سال 1367 سيلي تو اطراف اين منطقه جاري میشه و كارخونه رو تخريب میکنه كه خیلی از دستگاهای اين كارخونه در اثر همین حادثه آسيب میبینن. به گفته آقای سيد رفيع، مدیر عامل دوغ آبعلی، بنياد مستضعفان بعد از بازسازي اين كارخونه، سال 1373 كار توليد خودش رو بطور رسمي آغاز میکنه. محصولات اين شركت زمينههای صادراتي قویای داره به گفته ایشون، بنياد تا امروز بيشتر از یک ميليارد تومان در شركت سرمايه گذاری كرده. در حال حاضر هم ظرفيت توليدي ماشين آلات، 100 هزار بطری در يك شيفت كاریه. در آينده نزديک برای يكسانسازی كيفيت خط ماست بندی هم ايجاد میکنن. مدير عامل شركت دوغ آبعلي در مورد تنوع محصول اين كارخانه هم گفته: داريم محصولات خود را به حد مطلوب میرسونیم و در طعم محصولات تغييراتی انجام میدیم.
ايران 35 تا 40 درصد دوغ جهان را توليد ميكنه. سهام شرکت بهنوش از سال ۷۸ به بورس اوراق بهادار تهران راه یافته، امّا در حال حاضر شرکت جزء واحدهای تجاری بنیاد مستضعفان و جانبازان به شمار میره و ۵۹ درصد سهام اون متعلق به شرکت گسترش صنایع غذایی سیناست، که ذیل این بنیاد فعالیت تولیدی انجام میده. 9 واحد تولیدی اون تو جاده مخصوص کرج، گچساران، شیروان، اراک، آبعلی و مختصات دیگری در کشور فعالیت میکنن و جدیدترین اونها هم شرکت خرمنوش خرمشهره، که تو سال۹۱ توسط بهنوش خریداری و به مجموعه اضافه شده. امروز یکی از محصولات پرطرفدار بهنوش در کنار دلستر، دوغ آبعلی هستش که ۱۳ درصد سهم کل تولیدات شرکت رو به خود اختصاص داده. آخرین محصول این برند هم که این روزا به بازار داخلی تزریق شده، نوشابه انرژیزای سینرژیه، که قیمت پایین اون در مقایسه با محصولات مشابه خارجی، توجه مشتریان جوان ایرانی رو به خودش جلب کرده.