ما کار بزرگی نکردیم
خودِ مردم آبادان، قبل از همه ایران، تمامی چیزهایی که لازم بود رو برای امدادگران فراهم کرده بودن. کسی به ما نیازی نداشت، کمکی نخواست، تشنه نبود. یه تیکه پلاستیک با یه کاغذ روش و یه مقدار نوشیدنی داخلش، دردی رو دوا نکرد، زمان رو به عقب برنگردوند، عزیزی رو زنده نکرد، جلوی گریه کسی رو نگرفت، آواری رو جابجا نکرد و … قبل از انجام این حرکت هم میدونستیم.
ولی!
ما کار زیبایی کردیم
با همراهی داوطلبانه 42 نفر از مردم ایران، بیش از 1000 بطری نوشیدنی برای امدادگران ارسال شد. همه ما، با 313 قطره اشک، سیمرغ شدیم. فقط حرف نزدیم، عمل کردیم، حرکت کردیم. همدلی و همبستگی رو احساس کردیم. مشق سرمایه اجتماعی نوشتیم. امید و امیدواری به آینده رو تمرین کردیم.
ما به هم اعتماد کردیم
همه ما، از مکانهای جغرافیایی مختلف در ایران عزیز، با طیفهای عقیدتی و ظاهری کاملاً متفاوت، در یک حرکت با هم اشتراک پیدا کردیم. مردم آبادان، سر ما منّت گذاشتن، و کمکمون کردن. توی این دوره زمونه، افرادی کاملاً غریبه، با وطنی مشترک، به هم اعتماد کردن، و اگر کسی کارش رو به درستی انجام نمیداد، به سرانجام نمیرسیدیم. دیگری رو پذیرفتیم. کنار هم، اهمیت دادن به دیگری رو، به عنوان یکی از معناهای زندگی رقم زدیم.
ما عمل کردیم
شاید یک لحظه آخیش گفتن یک انسان فداکار، که در گرمای طاقتفرسای آبادان، برای مرگ رفیقش هقهق کرد، ارزش تمام تلاشهای شما رو داشت. شاید کسی در جایی از ایران دید، که هموطنش در جایی دیگه، همراهش غمگینه، و همین ارزشش رو داشت.
ما به تسلیتی کوچک، ولی ارزشمند و شکوهمند، عمل کردیم.
آبادی آبادانها، گره خورده به عمل کردن، در حیطه تواناییها و اختیارات محدود ما.
جهت مشاهده گزارش کامل، روی دکمه زیر کلیک کنین